طنز | پدرخوانده
به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، این روزها اگر خیلی تصادفی سگی را در کوچه، خیابان و پارک دیدید، هرگز هوس نکنید به او بگویید: چخه!
گذشته از اینکه نمیچخد، چون امکان دارد خودش تربیتشده باشد و پاچهتان را نگیرد؛ اما صاحبش پاچهتان را با محتویات داخلش به زبان پارسی سخت بدرد. جوری که جلوی چشمتان هفتجد و آبادتان از پایه بچخند.
البته پاچه گرفتن تولهسگ امری طبیعی است. چون سگ فطرتاً موجودی پاچهخوار است؛ اما اینکه صاحبش پاچهتان را بگیرد و برایتان بخوارد هم خیلی طبیعی است.
بههرحال اگر سر ناخنی، هم ذاتپنداری با صاحب سگ داشته باشید، متوجه میشوید که چخه گفتن به تولهاش (توله خودش نه تولهسگش) بیاحترامی است و مستوجب اشد مجازات.
اخیرا در نمایشگاه حیوانات، سگها از 200 تا 500 میلیون تومان قیمتگذاری شده بودند. آنهم سگ گله و نگهبان با آن اخلاق سگیشان؛ اما سگهایی که در خیابان میبینید بسیار باتربیت هستند و بیشتر کاربرد تزئینی و مجلسی دارند. چیزی در مایههای گل سر، سنجاقسینه و دکمهسردست. شخص، آنها را به خودش یا خودش را به آنها الصاق و در پارهای اوقات الحاق میکند تا زیباتر بنمایاند. بالاخره سلیقهها متفاوت است؛ عدهای با سنگ زیباتر میشوند بعضی هم با سگ.
گذشته از مباحث زیباییشناختی، بحث همزبانی هم مطرح است. در عصر حاضر انسانها زبان یکدیگر را هم نمیفهمند، عدهای در اپلیکیشنهای پیامرسان ربات میسازند و بیست و چهاری با رباتشان چت میکنند و در نهایت آن را نیز ریپورت، بلاک میکنند. عدهای هم همدمشان سگزبان بسته میشود. در واقع سگشان، نیمه گمشدهشان است و این انتخاب ناشی از نوعی خودشناسی و نگرش عمیق به شخصیت حقیقیشان است که به ما مربوط نیست.
گاهی معلوم نیست سگها صاحب اینها هستند یا اینها صاحب سگ. جوری با سگ رفتار میکنند؛ هرلحظه توقع میرود سگشان برای اینها قلاده ببندد. البته توقع بیجایی هم نیست، وقتی قیمت زبانبسته 500 میلیون تومان باشد.
صاحبان وفادار هرسال برای سگشان به تقویم شمسی، قمری، میلادی، گاهشمار قبایلِ آدمخوار آمریکای شمالی و زمانسنج مریخیِ ساکنانِ سیاره زحل و نپتون جشن تولد میگیرند.
این انسانهای فرهیخته بین تولهشان و بچهشان هیچ تفاوتی قائل نمیشوند. با ممارست بسیار، شمارگان محصولات جانبیاش را به او آموزش میدهند و حتی برایش جشن گودبای پمپرز برگزار میکنند.
در وصیتنامه هم سهمالارث شبه فرزندخواندهاشان از خویشان درجهیک و دو بیشتر است.
در حال حاضر بااعتبار شناسنامه یک انسان نهایتاً بشود از ویدئو کلوپ محله، فیلم الو! الو! من جو جوام را گرفت. آنهم با پادرمیانی معتمد محله. ولی میتوان شناسنامه این سگها را برای لیست طویلی از حروف الفبا که غفلتاً و از ناچاری و نداری، اختلاسهای میلیاردی انجام دادهاند، وثیقه قرارداد.
از آنجاییکه این سگها، دارای ژن خوب هستند، پس مستحقاند لوازم لاکچری برای یک زندگی سگی را در اختیار داشته باشند.
درحالیکه تیغه بینی ما، صورتمان را به دو نیمکره شرقی و غربی تقسیم کرده، سگها میتوانند پوزهشان را در کلینیک فوق تخصصی عمل زیبایی کنند. مثلاً سگ آقای پتیبل را میبرند؛ بل، سگ سباستین پس میآورند. زمبه و بوشوک میگیرند، پاکوتاه، سگ حنا دختری در مزرعه تحویل میدهند. البته این مورد جزو خطاهای پزشکی است و پیش میآید. هاپو کومار میدهند، همان هاپوکومار را تحویل میگیرند چون عمل آپاندیس داشته، نه جراحی زیبایی. بزرگوار اهل این قرتیبازیها نیست.
انصافاً با توجه به این نکات میتوان رفتار دور از ادب و تربیت صاحب سگ تربیتشده را درک کرد.
یادمان باشد دیگر تولهسگ، فحش نیست، لاکچریترین عبارت عاشقانه این روزهاست./۹۱۸/ی۷۰۲/س
س. رستمی